پایداری و دایره گرایی در مد و طراحی لباس سریع – افسانه یا واقعیت؟
صنعت نساجی و پوشاک یکی از عوامل اصلی اقتصاد و اشتغال در سراسر جهان است. با این حال، آن را نیز به عنوان یک عامل مهم آلودگی محیط زیست در نظر گرفته می شود. اگرچه نساجی به عنوان مادر صنعتی شدن بر اساس اختراع اولین ماشین بافندگی مکانیکی مورد ستایش قرار می گیرد، اما فرزندان آن به دلیل رشد کنترل نشده و اقدامات ناکافی در مهار تأثیر منفی بر اکولوژی، آلاینده محسوب می شوند.
از آنجایی که بافندگی دستی توسط powerloom تصاحب شد، منجر به تولید انبوه برای دستیابی به صرفهجویی در مقیاس شد، که منجر به تخلیه بیرویه منابع طبیعی، مصرف مواد خام ارزان قیمت و بهرهبرداری از نیروی کار ارزان قیمت برای تولید حجم زیادی از پوشاک ارزانقیمت شد که منجر به تکامل مصرف انبوه چندین برند پیشرو که مد سریع را تبلیغ میکنند، فروش خود را در مدت یک دهه سه برابر کردهاند و با رشد سالانه 10 تا 20 درصدی ادامه میدهند. اگرچه این مفهوم از مد سریع به عنوان مدل درآمدزایی عظیم برای برندهای جهانی عمل کرد، اما تجسم ناپایداری است.
الگوی مصرف انبوه بیشتر با افزایش جمعیت انسانی – که از حدود 100 کرور در سال 1800 پس از میلاد به بیش از 800 کرور در سال 2022 در سطح جهان افزایش یافت – باعث تغییر جمعیت از روستاها به مناطق شهری، افزایش امید به زندگی و همچنین افزایش استانداردهای زندگی و انتظارات سیری ناپذیر برندهای پوشاک از نظر مد سریع.
با الگوها و طرحهای جدیدی که در هر فصل ظاهر میشوند تا روندها را برآورده کنند و خواستههای مصرفکننده را برآورده کنند، مدل کسبوکار فست مد قصد دارد دورههای تولید منسوجات پیشرو و چرخههای خرید مرتبط با جدیدترین روندهای مد را کوتاه کند. به عنوان مثال، یک برند پیشرو نساجی 200 طراح را استخدام می کند و 40000 سبک ایجاد می کند که از این تعداد 12000 مدل تولید می شود. این منجر به لباس هایی با دوره استفاده کوتاه تر می شود که معمولاً کمتر از هفت بار قبل از دور انداختن پوشیده می شوند. در حال حاضر، سالانه بیش از 60 میلیون تن پوشاک خریداری میشود و پیشبینی میشود تا سال 2030، این تعداد به بیش از 100 میلیون تن افزایش یابد.
نیاز به ارضای خواسته های مصرف کننده کوتاه مدت منجر به اثرات بلندمدت بر روی زمین ما شده است. لباسهای فستمد که به سختی پوشیده میشوند، مصرفکنندگان را به خرید لباسهای دور ریختنی یا یکبار مصرف تشویق کردهاند. بر اساس یک مطالعه، در ساخت یک پیراهن نخی، 2700 لیتر آب مصرف می شود که برای تامین دو سال و نیم نوشیدنی برای یک فرد معمولی کافی است. استفاده از آب، انرژی، مواد معدنی، رنگها و مواد شیمیایی مضر مختلف منجر به مصرف عظیم منابع زمین شده است. اثرات قابل توجهی را می توان در محل های دفن زباله با لباس های دور ریخته شده، میکروالیاف که آبزیان را آلوده می کند، آلودگی هوا که به گرم شدن کره زمین کمک می کند و کاهش سطح آب آشامیدنی مشاهده کرد.
اثرات منفی برای همه ذینفعان درگیر در زنجیره ارزش نساجی، از مزرعه تا مد، و همچنین برای سیاستگذاران در دولتها در سراسر جهان آشکار است. بسیاری از سازمانهای غیردولتی جهانی مانند Friends of the Earth در حال تحقیق و تاکید بر آلودگی محیط زیست و تأثیر آن بر نسلهای آینده هستند.
مصرف کنندگان نسبت به برندها و محصولات پایدار هوشیارتر می شوند، اگرچه به نظر می رسد این یک مد نیست، بلکه یک روند سبک زندگی است که باید به آن دست یافت. بنابراین، افزایش آگاهی ذینفعان از تأثیرات محیطی صنعت مد، برندها و شرکت ها را به انجام اقدامات اصلاحی و کاهش ردپای زیست محیطی خود سوق داده است. در نتیجه، بسیاری از برندهای مد برای تشکیل انجمنهایی مانند تخلیه صفر مواد شیمیایی خطرناک (ZDHC) و ائتلاف پوشاک پایدار (SAC) همکاری کردهاند و شروع به ادغام سیاستهای مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR) و نگرانیهای پایداری در استراتژی تجاری خود کردهاند.
با توجه به اینکه سازمانهایی مانند برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) اهداف توسعه پایدار، از جمله مصرف مسئولانه، اقدامات آب و هوایی و تغییرات آب و هوایی را ترویج میکنند، تضمین پایداری و چرخش به وظایف مهمی در صنعت نساجی تبدیل شده است، همانطور که در بحثهای سازماندهی شده توسط اقلیم سازمان ملل تاکید شد. کنفرانس تغییر احزاب).
کسب و کار مد ممکن است اقتصاد دایره ای را به طرق مختلف تحریک کند. مد آهستهتر با کیفیت بالاتر و استفاده طولانی تر از محصول، منجر به صنعت پایدارتر، همراه با ابتکاراتی برای کاهش اثرات نامطلوب تولید بر محیط زیست می شود. تغییر در رفتار و طرز فکر مصرف کننده برای پذیرش پیشنهادهایی مانند اجاره لباس برای استفاده مجدد و فروش مجدد مورد نیاز است.
سرمایهگذاری مجدد در مد لوکس همیشه با هدف طراحی لباسهایی برای استفاده منظم و عمر طولانی محصول، با لباسهایی با دوام و ماندگار بوده است. استفاده گسترده از محصول از طریق افزایش رضایت و دلبستگی محصول، به نفع مصرف کننده خواهد بود. اگرچه تولید منسوجات را نمی توان به شدت کاهش داد، این فرآیند را می توان با استفاده مؤثر از 5 Rs مدیریت زباله، یعنی: دفع، کاهش، استفاده مجدد، استفاده مجدد، و در نهایت، بازیافت، پایدار ساخت. (دایره ی زباله ها)
یالچین انیس در مقاله خود با عنوان خطرات و مدیریت پسماندهای نساجی زباله های نساجی را به سه دسته ضایعات تولیدی، پسماندهای پیش از مصرف و پسماندهای پس از مصرف تقسیم کرده است. ضایعات تولید در حین ساخت یک محصول تولید میشود، زبالههای قبل از استفاده شامل کالاهای فروخته نشده و آسیبدیده در بخش خردهفروشی است و زبالههای پس از مصرف بهعنوان «هر نوع لباس یا کالای خانگی ساخته شده از منسوجات ساخته شده که مالک آن دیگر از آن استفاده نمیکند، تعریف میشود. می خواهد یا نیاز دارد و تصمیم به دور انداختن می گیرد».
به گفته Eve Edelheit، بازیافت تولید و ضایعات پیش از استفاده در زنجیره تامین نساجی مزایای زیستمحیطی متعددی دارد، از جمله حفظ منابع، هزینههای پردازش پایین، مواد خام ارزانتر و کاهش ضایعات در محلهای دفن زباله.
از نظر ضایعات پس از مصرف، مصرف کنندگان در سرتاسر جهان پتانسیل عمده ای را برای کاهش آن با جلوگیری از خرید، تعمیر، بازسازی و بازگردانی آنی دارند که محصول را برای مدت طولانی تری در استفاده نگه می دارد. یک مثال خوب را می توان در مارک های مد سریع مانند H&M مشاهده کرد که لباس های بازیافتی، تعمیر شده، بازسازی شده و اجاره ای را در پلتفرم خود تبلیغ می کنند. با این حال، چالش عمده در ضایعات پس از مصرف، در تفکیک زباله ها نهفته است، که می توان با معرفی برچسب های شناسایی فرکانس رادیویی (RFID) و فناوری بلاک چین، که به ردیابی طول عمر کمک می کند، آن را حل کرد.
آخرین دیدگاهها