طراحی لباس
طراحی صحنه و لباس عبارت است از ایجاد لباس برای ظاهر کلی یک شخصیت یا مجری. لباس ممکن است به سبک لباس پوشیدن خاص یک ملت، یک طبقه یا یک دوره اشاره داشته باشد. در بسیاری از موارد، ممکن است به کامل شدن دنیای هنری و بصری که منحصر به یک تولید تئاتری یا سینمایی خاص است کمک کند. ابتدایی ترین طرح ها برای نشان دادن وضعیت، ارائه محافظت یا فروتنی، یا ارائه علاقه بصری به یک شخصیت تولید می شوند.لباسها ممکن است برای یک تئاتر، سینما یا اجرای موسیقی باشد، اما ممکن است محدود به آنها نباشد. طراحی لباس را نباید با هماهنگی لباس که صرفاً شامل تغییر لباس موجود است، اشتباه گرفت، اگرچه هر دو لباس صحنه را ایجاد می کنند.
در طراحی تئاتر از چهار نوع لباس استفاده می شود: تاریخی، تخیلی، رقص و مدرن.
تاریخچه
اعتقاد بر این است که جشنها و راهپیماییهای روستایی به افتخار دیونیسوس (همچنین رجوع کنید به: Dionysia) در میان یونانیان باستان، خاستگاه تئاتر، و بنابراین لباسهای تئاتر باشد. مجسمهها و نقاشیهای گلدان روشنترین گواه این لباس است. به دلیل سبک تشریفاتی آنها در تئاتر، ماسکهای زیادی استفاده میشد که به هر شخصیت ظاهر خاصی میداد و بسته به اینکه برای اهداف کمدی یا نمایشی استفاده میشد، متفاوت بودند. برخی از نقابها با جنبهای شاد و جدی در همان صورت ساخته شدهاند تا نشاندهنده تغییر در احساسات بدون تغییر نقاب باشد. همین امر در مورد رومی ها نیز صدق می کند، که سنت ماسک را ادامه دادند، که دو برابر شدن نقش ها را آسان تر کرد.
در اواخر قرون وسطی در اروپا، نمایشهای نمایشی داستانهای کتاب مقدس رایج بود، بنابراین لباسهای واقعی مسیحی، که از لباسهای سنتی دربار بیزانس طراحی شده بودند، به عنوان لباسهایی پوشیده میشدند تا اجراها تا حد ممکن واقعگرایانه باشند. شخصیت پردازی کلیشه ای زمانی کلیدی بود که مجریان لباس برای این سبک از تئاتر. در بیشتر موارد، بازیگران مجبور بودند هنگام بازی در نقش شخصیتی که در زندگی روزمره یافت می شود، لباس های خود را تهیه کنند.
بعدها، در اجرای الیزابتی در طول 1500-1600 در انگلستان، لباس به مهمترین عنصر بصری تبدیل شد. لباس ها بسیار گران بودند زیرا فقط از بهترین پارچه ها استفاده می شد. اکثر شخصیت ها لباس الیزابتی پوشیده بودند، در غیر این صورت لباس ها را می توان به پنج دسته تقسیم کرد. «قدیمی» که لباسهای خارج از مد بود و برای نمایش دورهای دیگر استفاده میشد. «آنتیک»، افزودههای قدیمیتر به لباسهای معاصر برای تشخیص شخصیتهای کلاسیک. لباسهای رویایی، «فانتزی» برای شخصیتهای ماوراء طبیعی یا تمثیلی. لباسهای «سنتی» که فقط معدود افراد خاص را نشان میداد، مانند لباسهای رابین هود، یا لباسهای «ملی یا نژادی» که برای متمایز کردن گروه خاصی از مردم بود، اما از نظر تاریخی دقیق نبودند.
‘معمولاً تا سال 1727 از لباسهای مد روز هم در کمدی و هم در تراژدی استفاده میشد، زمانی که آدرین لکوورور لباس دادگاهی بسیار دقیقتر و رسمیتر را برای تراژدی به کار گرفت. تمرین او به زودی برای همه قهرمانهای تراژیک استاندارد شد’بازیگران اصلی شروع به رقابت با یکی از آنها کردند. دیگر اینکه چه کسی مجلل ترین لباس صحنه را خواهد داشت. این عمل تا حدود دهه 1750 ادامه یافت، زمانی که لباسها دوباره به شخصیت مرتبط شدند. هنر شروع به کپی کردن زندگی کرد و ویژگی های واقع گرایانه به ویژه در قرن نوزدهم مورد توجه قرار گرفت. به عنوان مثال، گئورگ دوم، دوک ساکس ماینینگن علاقه شخصی به تئاتر داشت و شروع به مدیریت گروهها کرد. او از صحت و صحت فیلمنامه و دوره زمانی دفاع می کرد، بنابراین از اینکه بازیگران لباس های خودشان را دستکاری کنند خودداری کرد. او همچنین مطمئن شد که مواد معتبر و خاص هستند، با استفاده از پست های زنجیره ای واقعی، زره، شمشیر، و غیره. هیچ جایگزین ارزانی مجاز نخواهد بود.
در آگوست 1823، جیمز پلانچه در شمارهای از آلبوم، مقالهای را منتشر کرد که میگفت باید به دوره زمانی نمایشنامههای شکسپیر توجه بیشتری کرد، به ویژه در مورد لباس. در همان سال، یک گفتگوی معمولی منجر به یکی از تأثیرات ماندگارتر پلانچه در تئاتر بریتانیا شد. او به چارلز کمبل، مدیر کاونت گاردن، مشاهده کرد که «در حالی که هزار پوند اغلب برای یک پانتومیم کریسمس یا یک نمایش عید پاک تلف میشد، نمایشنامههای شکسپیر با مناظر موقت روی صحنه میرفتند، و در بهترین حالت، یکی دو لباس جدید برای شخصیتهای اصلی.» کمبل «مزیت احتمالی وسایل صحیح را دید که طعم شهر را جلب میکند» و موافقت کرد که کنترل لباسهای تولید آتی شاه جان را به پلانچه بدهد، اگر او تحقیقات، طراحی لباسها و نظارت بر تولید را انجام میداد.پلانچه در این زمینه تجربه کمی داشت و از آثار باستانی مانند فرانسیس دوس و سر ساموئل میریک کمک گرفت. تحقیقات شامل علایق نهفته باستانی پلانچه شد. اینها مقدار فزاینده ای از زمان او را بعداً در زندگی اشغال کردند.
با وجود رزرو بازیگران، شاه جان موفق شد و منجر به تعدادی از تولیدات شکسپیر با لباس مشابه توسط کمبل و پلانچه شد (هنری چهارم، قسمت اول، همانطور که دوست دارید، اتللو، سیمبلین، ژولیوس سزار).طرحها و رندرهای شاه جان، هنری چهارم، همانطور که دوست دارید، اتللو، هملت و بازرگان ونیز منتشر شد، اگرچه هیچ مدرکی مبنی بر اینکه هملت و تاجر ونیز با طرحهای لباس تاریخی دقیق پلانچه تولید شدهاند وجود ندارد. پلانچه همچنین تعدادی نمایشنامه یا اقتباسی نوشت که با لباسهای تاریخی دقیق روی صحنه رفتند (کورتز، زن هرگز متنفر، عروسی تاجر، چارلز دوازدهم، پارتیزانها، سردار و هوفر). پس از سال 1830، اگرچه او هنوز از لباس دوره استفاده می کرد، اما دیگر ادعای دقت تاریخی برای کارهایش در نمایشنامه ها نداشت. کار او در شاه جان یک ‘انقلاب در تمرین صحنه ای قرن نوزدهم’ را به وجود آورده بودکه تقریباً به طول انجامید.
لباس در تئاتر چین بسیار مهم است، به خصوص در اپرای پکن. آنها معمولاً دارای طرح های سنگین و رنگی بلند هستند. آیتم های استاندارد حداقل از 300 قطعه تشکیل شده است و نوع شخصیت بازیگر، سن و موقعیت اجتماعی را از طریق زینت، طرح، رنگ و لوازم جانبی توصیف می کند. ‘رنگ همیشه به صورت نمادین استفاده می شود: قرمز برای وفاداری و مقام بلند، زرد برای سلطنت، و زرشکی تیره برای بربرها یا مشاوران نظامی.’ به عنوان مثال، ببر مخفف قدرت و قدرت مردانه است. اکثر لباس ها، صرف نظر از رتبه، از مواد غنی و مجلل ساخته شده اند. آرایش نیز به صورت نمادین استفاده می شود و برای ظاهر کلی بسیار مهم است.
در درام ژاپنی Noh همیشه از ماسک استفاده می شود و جنبه برجسته لباس است. آنها از چوب ساخته شده اند و معمولا برای نسل ها استفاده می شوند. پنج نوع اساسی وجود دارد. مرد، زن، سالخورده، خدایان و هیولاها، همه با تغییرات بسیار. ماسک ها اغلب در طول نمایش عوض می شوند. در کابوکی، شکل دیگری از تئاتر ژاپنی، بازیگران ماسک نمی زنند، اما برای ظاهر کلی به شدت به گریم متکی هستند. ویژگی ها اغراق آمیز یا حذف می شوند و برای برخی از نقش های ورزشی، ماهیچه ها در یک الگوی خاص ترسیم می شوند. لباسهای سنتی برای هر نقش استفاده میشود، بر اساس لباسهای تاریخی که برای جلوههای دراماتیک تغییر یافتهاند. وزن برخی از لباسها به پنجاه پوند میرسد و مهمانداران صحنه به بازیگران کمک میکنند تا هنگام روی صحنه، آنها را به درستی مرتب کنند»
روند طراحی
فرآیند طراحی لباس شامل مراحل بسیاری است و اگرچه از ژانر به ژانر متفاوت است ، معمولاً از روش اساسی استفاده می شود.
1. تجزیه و تحلیل:
مرحله اول تجزیه و تحلیل فیلمنامه، ترکیب موسیقی، رقص و غیره است. پارامترهای صحنه و لباس برای نمایش مشخص می شود و یک طرح صحنه و لباس خشن ایجاد می شود. یک طرح صحنه و لباس مشخص می کند که کدام شخصیت در کدام صحنه است، چه زمانی بازیگران تغییر می کنند و چه لباس هایی در فیلمنامه ذکر شده است.
2. همکاری در طراحی:
مرحله مهمی از فرآیند که در آن همه طراحان با کارگردان ملاقات می کنند. باید درک روشنی از اینکه نمایش به کجا می رود وجود داشته باشد. طراحان از نظر مضامین نمایش و اینکه می خواهند مخاطب از نمایش چه پیامی دریافت کند، با کارگردان همسو می شوند.
3. تحقیق در مورد لباس:
هنگامی که کارگردان و طراحان در یک صفحه قرار گرفتند، گام بعدی این است که طراح صحنه و لباس تحقیق را جمع آوری کند. طراحان صحنه و لباس معمولاً با تحقیقات دنیای بازی شروع میکنند، جایی که تحقیقاتی را برای تعیین دنیایی که نمایشنامه در آن انجام میشود پیدا میکنند. این به طراحان کمک می کند تا قوانین جهان را تعیین کنند و سپس به نوبه خود شخصیت ها را بهتر درک کنند. سپس طراح به تحقیقات گسترده ای در مورد هر شخصیت می پردازد تا سعی کند شخصیت آنها را از طریق لباس خود مشخص کند.
4. طرح اولیه و طرح رنگ:
هنگامی که اطلاعات کافی به دست آمد، طراحان لباس با ایجاد طرح های اولیه شروع می کنند. که با طرحهای خشن بسیار سریع شروع میشود، طراح میتواند یک ایده اساسی در مورد اینکه نمایش چگونه در کنار هم به نظر میرسد و اینکه آیا قوانین جهان حفظ میشوند، به دست آورد. سپس طراح لباس به طرحهای دقیقتر میپردازد و لباسها و رنگهای خاص شخصیت را مشخص میکند. طرح ها به دیدن نمایش به عنوان یک کل کمک می کنند بدون اینکه مجبور باشند زمان زیادی را برای آنها صرف کنند.
5. طرح های نهایی:
هنگامی که طراح صحنه و لباس و کارگردان در مورد لباس ها به توافق برسند و ایده ها کاملاً از بین بروند، طراح طرح های نهایی را ایجاد می کند. به این موارد رندر می گویند و معمولاً با آبرنگ یا رنگ های اکریلیک رنگ می شوند. این طرحهای نهایی نشان میدهند که طراح میخواهد شخصیت و رنگهای لباس چگونه به نظر برسد.
فرایند تولید
پس از طراحی نمایش، باید برنامه ریزی کرد که اقلام از کجا تهیه می شوند. چهار گزینه وجود دارد. لباس ها می توانند:
. کشیده شده، که به جستجو در انبار مغازه های لباس اشاره دارد
. اجاره شده است
. خرید کرد
. ساخته شده، یا همچنین به عنوان ساخته شده به سفارش شناخته می شود.
دو راه برای ساخت لباس وجود دارد. یا الگوی پیش نویس یا دراپه شده، و بارها از هر دو روش با هم استفاده می شود. طراحی الگو با استفاده از مجموعهای از بلوکهای الگوی پایه که از اندازهگیریهای بازیگر ایجاد شدهاند، آغاز میشود. آنها ابتدا روی کاغذ کشیده می شوند، سپس به پارچه منتقل می شوند و برای تست تناسب به هم دوخته می شوند.
دراپینگ شامل دستکاری یک تکه پارچه بر روی فرم لباس یا مانکن است که اندازه هایی نزدیک به بازیگران دارد. این فرآیندی است که یک تکه پارچه صاف را می گیرد و با برش و سنجاق کردن، پارچه را به یک بدنه سه بعدی در می آورد.
با این حال، پس از ساخت، لباس ‘کار’ را تمام نکرده است. مهمترین جنبه لباسها، روشهایی است که بر عملکرد بازیگران و عملکرد آنها در محیطهایشان تأثیر میگذارند. بهترین طراحان لباس پس از ارزیابی شرایط بصری و فضایی لباس، ایده های اصلی خود را می سازند.
آخرین دیدگاهها