۳ دلیل اصلی که چرا طراح ها بعد از طراحی به فروش نمی روند

مهم نیست که چقدر با تجربه هستید ، وقتی تلاش زیادی برای عرضه محصول خود انجام می دهید و سپس جواب نمی دهید ، می تواند دردناک و خسته کننده باشد. اجازه ندهید باعث دلسردی شما شود
حتی وقتی این مقاله را می نویسم ، من اینجا نشسته ام و منتظر 4 خریدار مهم هستم تا با من تماس بگیرند. من نام آنها را در بالای میز دارم و هر بار که به بالا نگاه می کنم ، به من یادآوری می شود که آنها هنوز پاسخی نداده اند. کمی درد می کند ، اما تجربه من به من یاد داده است که آن را کنار بگذارم.

اگر بگویم همیشه اینطور فکر می کنم دروغ می گویم. لحظه ای در زندگی حرفه ای من وجود داشت که اجازه می دادم چیزی شبیه به این من را پایین بیاورد. و منظورم این است که واقعاً مرا پایین بیاورید.
اما خواندن تعداد زیادی از این موارد در حین کار در یک دفتر خرید شرکتی از خرده فروش Fortune 500 به من پی برد که عدم پاسخگویی نشان دهنده موفقیت یا شکست شما نیست.
رد کردن بخشی از تجارت است.

شما صرف نظر از این که زمین بازی شما چقدر عالی است ، رد خواهید شد. هرچه زودتر بتوانید این را بپذیرید ، بهتر است.
گفته می شود ، راهکارهایی وجود دارد که می توانید برای افزایش شانس دریافت پاسخ مثبت خریدار ، به کار ببرید.
اگر بتوانید فرآیند را از دید خریدار درک کنید ، تکنیک شما به میزان قابل توجهی بهبود می یابد. بنابراین برای کمک به این امر ، من قصد دارم تجربیات خود را در یک دفتر خرید به اشتراک بگذارم و 3 دلیل اصلی را که به زمین فروشندگان پاسخ ندادیم ، به شما بگویم.

3 دلیل اصلی که شما پاسخ خود را نگرفته اید و در مورد آن چه باید بکنید

شماره 1: در زمان اشتباه به نتیجه رسیدید

برخی از شما که تازه شروع به کار کرده اید ممکن است این را ندانید ، اما خریداران بر اساس تقویم خرید عمل می کنند.

هر سال ، یک خریدار زمانی را برای ورود به ‘بازار’ و تصمیم گیری در مورد خرید اختصاص می دهد. بنابراین خریداران به جای خرید همه روزه محصولات جدید در طول بازه زمانی مشخص ، محصولات جدید را خریداری می کنند.
پولی که یک خریدار برای خرید محصولات اختصاص می دهد (همچنین به عنوان دلارهای باز برای خرید آنها شناخته می شود) با این تقویم خرید منطبق است.*
اگر من خریدار لباس های زنانه بودم ، تقویم خرید من ممکن است حکم کند که باید ماهی یکبار ‘به بازار بروم’ (این اصطلاح خرده فروشی است ، ‘هر ماه من قصد دارم فروشندگان جدید را ببینم و محصولات جدید را جستجو کنم. . ‘)
حتی اگر یک خریدار هر ماه به بازار برود ، خرید آزاد او (یا مقدار پولی که باید هزینه کنند) می تواند هر بار به شدت متفاوت باشد.
به عنوان مثال ، یک خریدار می تواند در ماه ژانویه به دنبال محصولات جدید به بازار برود و 100 هزار دلار خرید آزاد داشته باشد ، یعنی 100 هزار دلار برای خرج کردن. اما پس از آن همین خریدار می تواند در ماه ژوئن به بازار برود و اکنون فقط 10 هزار دلار هزینه دارد – شاید فروش ماه قبل سخت بود و او پول کافی برای خرید مجدد محصول جدید را نداشت.

همه چیز می تواند متفاوت باشد و به همین دلیل است که صحبت کردن در مورد زمان بندی است. این به میزان پول خریدار و زمان بعدی که قرار است آن را خرج کند بستگی دارد.

بسته به نوع محصول ، خرید تقویم بسیار متفاوت است.

برخی از خریداران فقط یک یا دو بار در سال ‘به بازار می روند’. دیگران همیشه ‘در بازار’ هستند.

دلیل اینکه دانستن تقویم برای شما مهم است این است که می خواهید تمام تلاش خود را برای جذب خریداران در زمانی که به دنبال محصول جدید هستند ، انجام دهید.

فکرش را بکنید.
اگر اواسط ماه جولای و 85 درجه بیرون باشد ، چقدر احتمال دارد که یک ژاکت پشمی بخرید که در تلویزیون تبلیغ شده است؟ زیاد محتمل نیست. در حال حاضر نیازی به ژاکت پشمی ندارید! احتمالاً بیشتر بر خرید لباس های حمام تمرکز کرده اید.
همین امر در مورد خریداران نیز صادق است.
خریداران در مواقع خاصی به دنبال محصولات خاصی هستند. بودجه آنها نیز محدود است ، بنابراین اگر در زمان اشتباه با آنها تماس بگیرید ، ممکن است دیگر پولی برای سفارش به شما باقی نماند ، حتی اگر محصول شما را دوست داشته باشند.
آگاهی از چارچوب تصمیم گیری خریدار به شما کمک می کند تا بفهمید چه زمانی باید تماس بگیرید ، چند وقت یکبار دست به دست شوید و چه زمانی واقعاً به آنها فشار بیاورید.

چه باید کرد

برنامه A: 2-4 هفته قبل از بازه زمانی خرید ، ایمیل خود را برای خریدار ارسال کنید و درخواست ملاقات حضوری کنید.

اگر تقویم خرید را نمی دانید ، موارد زیر را دنبال کنید:

برنامه B: برای کشف آن تحقیق کنید. از نمایشگاه ها ، همکاران ایمیل خود بپرسید یا از طراحانی دیگر که فروشنده فروشگاه مورد نظر شما هستند ، بپرسید.
اگر هنوز نمی توانید آن را به تنهایی پیدا کنید ، پس:

برنامه C: در اولین ایمیل خود به خریدار ، از آنها بخواهید تقویم خرید آنها چگونه باشد. چنین چیزی بگویید: ‘اگر در حال حاضر به دنبال محصولات جدید نیستید ، به من اطلاع دهید که زمان خرید شما چیست و در زمان مناسب تری با شما تماس خواهم گرفت.’

آموزش طراحی لباس و پارچه با نرم افزار

2: خریدار غرق شده است

گاهی اوقات خریدار بیش از حد مشغول است. ممکن است به این فکر کنید که ‘شوخی می کنی؟ خیلی سرشان شلوغ است؟ ‘
اما این یک مسئله بسیار واقعی است. خریداران برخی از شلوغ ترین افراد روی زمین هستند. از راه دور ، به نظر می رسد که کار آنها فقط بررسی محصولات جدید و ملاقات با فروشندگان جدید در طول روز است.

این نمی تواند بیشتر از حقیقت باشد. تقریباً 80 time از وقت آنها صرف نشستن در جلسات تیم ، تجزیه و تحلیل داده های فروش آنها ، تهیه گزارش ، هماهنگی با بخش تبلیغات و بازاریابی آنها و کندن خود از انبوه اسناد و مدارک می شود.
بسیار محتمل است که عدم پاسخ نتیجه مستقیم یک برنامه شلوغ باشد. من ، خودم ، متهم بودم که فراموش کردم به فروشندگان پاسخ دهم ، حتی اگر به خودم قول داده بودم که هرگز ‘مثل آنها’ نباشم.

چه باید کرد

شماره 1 – فراخوان اقدام را در اولین ایمیل خود بگنجانید: گاهی اوقات باید از خریداران خواسته شود تا سوال خاصی را مطرح کنند تا رفلکس خود را برای پاسخگویی تحریک کند. شما می توانید چیزی شبیه به این را بگویید: ‘آیا در [نام نمایشگاه تجاری آینده] شرکت خواهید کرد؟ من خیلی دوست دارم در تقویم قرار ملاقات بگذارم تا بتوانید مجموعه ما را شخصاً در حالی که هر دو در نمایشگاه هستیم ، ببینید. ‘
این کار به این دلیل است که شما سوالی مستقیم می پرسید که نیاز به پاسخ دارد و یک مکان ملاقات آسان ارائه می دهید. خریداران دوست دارند همه بازدیدکنندگان خود را دسته جمعی انجام دهند ، بنابراین اگر قبلاً در یک نمایشگاه تجاری شرکت کرده اند ، برای آنها راحت است که فقط غرفه شما را به لیست ‘go-to’s’ خود اضافه کنند.

2-یک ایمیل پیگیری مودبانه ارسال کنید: اگر هنوز چیزی نشنیده اید ، توصیه من این است که از طریق ایمیل پیگیری کنید. مهم است که پشتکار داشته باشید ، اما محترم باشید. من می خواهم بر کلمه ‘محترمانه’ تأکید کنم زیرا باور کنید یا نه ، من بسیاری از ایمیل های پیگیری فروشنده را با لحن تهاجمی منفعل مانند ‘همانطور که در 5 ایمیل خود در زیر بیان کردم’ دیده ام … ‘
سرخوردگی کاملاً قابل درک است ، اما صحبت کردن با این روش فقط هدف پیگیری را شکست می دهد – شما قصد دارید خریدار را اشتباه اشتباه بگیرید و او را تشویق کنید تا به شما پاسخ ندهد. به خاطر داشته باشید ، پیگیری کردن بی ادب نیست – وظیفه شما بستن حلقه است!

3-به دستیاران ایمیل بزنید: اگر خریدار به پیگیری های شما پاسخ نمی دهد ، دریابید که دستیار خریدار چه کسانی هستند و مستقیماً به آنها ایمیل بزنید. در حالی که دستیاران معمولاً قادر به تصمیم گیری در مورد خرید نیستند ، وظیفه آنها این است که اطمینان حاصل کنند که خریدار از همه چیز در جریان است. به همین دلیل ، به احتمال زیاد آنها پیام شما را به خریدار ارسال خواهند کرد.

اگر نمی دانید دستیار چه کسانی هستند ، با تایپ کردن دسته محصول + کلمه ‘دستیار’ در LinkedIn جستجو کنید. دستیار بازرگان یا دستیار خریدار عناوینی متداول هستند که می خواهند بخرند.
می توانید چیزی شبیه به این ارسال کنید:

‘سلام [نام دستیار]

نام من [نام شما] است و من سعی می کنم با خریدار (رده) تماس بگیرم. من چند ایمیل ارسال کردم اما فکر می کنم ممکن است اطلاعات تماس اشتباه داشته باشم. آیا ممکن است پیام من را در زیر به خریدار خود ارسال کنید؟

من از کمک قدردانی می کنم!

[اسم شما]’

در زیر پیام ، قسمت اصلی خود را کپی و جایگذاری کنید (جلو نبرید).

3: زمین شما نیاز به کار دارد

گاهی اوقات عدم پاسخگویی به سادگی به زمینی نیاز دارد که نیاز به کار دارد. بعنوان کسی که چندین مسابقه خوانده است ، چند پرچم قرمز وجود دارد که باعث می شود خریدار بخواهد روی ‘حذف’ کلیک کند. رایج ترین اشتباهاتی که من دیدم عبارتند از:

1 – زیاد درباره خود صحبت کنید. البته ، مهم است که به خریدار اطلاع دهید که شما کی هستید و شرکت شما در مورد چیست ، اما این قسمت از صحبت خود را مختصر بنویسید. فراموش نکنید که هدف ایمیل این است که به خریدار نشان دهید که چه کاری می توانید برای آنها انجام دهید. مقدمه خود را مختصر و متمرکز کنید و به آنها نشان دهید که چگونه محصول شما باعث فروش می شود.

2- بدون حقایق فریبنده- فقدان ‘قلاب’. خریداران دوست دارند در مورد محصولی که از قبل فروش داشته باشد ، بیشتر بفهمند ، چه از طریق فروش اثبات شده ، چه در روزنامه ها ، چه در رسانه های اجتماعی. این امر به ویژه در مورد خریداران بزرگ صادق است. در پایان روز ، وظیفه خریدار این است که محصولاتی را انتخاب کند که موفق خواهند بود ، بنابراین اگر به آنها نشان دهید که قبلاً شواهدی از موفقیت آینده دارید ، آنها می خواهند چیزهای بیشتری بشنوند.

3 – لحن التماسی. به عبارت دیگر ، ناامید کننده به نظر می رسد. لحن التماس به این معنی است که به محصول خود اعتماد ندارید – این امر اغلب در زمین های فروشنده اتفاق می افتد. بله ، هدف شما این است که خریدار را وادار به خرید کنید ، بنابراین به یک معنا ممکن است احساس کنید که به آنها نیاز دارید ، اما مهم است که به یاد داشته باشید که خریدار به همان اندازه که شما به آنها احتیاج دارید ، به شما نیز نیاز دارد! اگر آنها محصولات جدیدی را برای فروش خود در فروشگاه های خود پیدا نکنند ، کار خود را انجام نمی دهند.

اعتماد به نفس داشته باشید. ایمیل خود را دوباره بخوانید. اگر قسمتهایی وجود دارد که ناامید کننده به نظر می رسند ، آنها را حذف کنید.

4- احساس فوریت ایجاد کنید. ایجاد احساس فوریت یکی از مهمترین عناصر در یک زمینه است ، اما بیش از 80 the ایمیل هایی که دیده ام فاقد آن بوده است. در اینجا دو راه برای ایجاد فوریت وجود دارد:

.تخفیف ویژه ای که منقضی می شود ارائه دهید. خریداران دوست دارند از ‘خریدهای ویژه’ یا تخفیفات استفاده کنند زیرا به آنها کمک می کند سودآوری را افزایش دهند. آنها را با گفتن چیزی مانند: توسط [DEADLINE] به کارخانه ما ارسال شده است. ‘
.جزئیات مربوط به رویداد بازاریابی آینده را ارائه دهید. بخشی از بودجه خریدار صرف بازاریابی می شود تا بتوانند محصولات خود را در ایمیل ، رادیو ، تلویزیون ، چاپ و غیره نشان دهند ، زیرا این موارد ارزان نیستند ، خریداران به دنبال هر فرصتی برای استفاده از بازاریابی رایگان هستند. می توانید چیزی شبیه به این بگویید: ‘محصول ما در 7 هفته در [MEDIA SOURCE] نشان داده می شود. آخرین باری که در این نمایشگاه حضور داشتیم ، شرکای خرده فروشی ما شاهد افزایش چشمگیر فروش بودند. من خیلی دوست دارم که محصول ما را به موقع در ویژگی های بعدی در فروشگاه های شما قرار دهیم تا بتوانید از افزایش تقاضا استفاده کنید. ‘

5 – کمک را به خاطر بسپارید ، نه فقط فروش را. در پایان روز ، هیچ کس دوست ندارد که آشکارا به او فروخته شود. آخرین باری که از راهرو یک فروشگاه بزرگ عبور کردید و خوشحال بودید که فردی که قصد فروش عطر به شما را دارد قطع کرد؟ آزاردهنده است و شما را مجبور به ترک می کند. سپس به یک فروشنده فکر کنید که یک تکه شلوار را برای شما کنده است تا به شما در پیدا کردن اندازه مورد نیاز کمک کند. به احتمال زیاد ، شما از کمک قدردانی کردید … و شلوار جین خریدید.

تفاوت اصلی این است که یک نفر سعی کرد شما را بفروشد و دیگری سعی کرد به شما کمک کند.

این مفهوم مشابه در مورد خریداران شما نیز صدق می کند. از خود بپرسید: ‘آیا من به خریدار نشان می دهم که سعی می کنم به او کمک کنم؟ یا من خیلی تلاش می کنم که آنها را بفروشم؟ ‘.
و به یاد داشته باشید ، رد بخشی از تجارت است – تنها کاری که باید انجام دهید این است که مثبت بمانید و پشتکار داشته باشید.

bardiyastudio

تماس با ما